جدول جو
جدول جو

معنی ماش آش - جستجوی لغت در جدول جو

ماش آش
ماش آش از انواع آش های بومی است که مواد اصلی آن ماش، روغن، پیاز، برنج
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماه وش
تصویر ماه وش
ماه مانند، خوشگل و زیبا مانند ماه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماش با
تصویر ماش با
آش ماش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه آب
تصویر ماه آب
آبان، ماه آبان
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
این لغت از توابع است و معنی آن خاش ریزه باشد. (فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
(هْ وَ)
ماه مانند. (ناظم الاطباء). مانند ماه:
انجم ماه وش آمادۀ حج آمده اند
تا خواص از همه لبیک مثنا شنوند.
خاقانی.
، رعنا و زیبا و معشوقه. (ناظم الاطباء). مهوش. زیبا و درخشان همچون ماه:
ای بسا از نازنینان خارکش
برامید گل عذار ماه وش.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(نِ)
همان ماه کاشغر است که ماه سیام باشد و کش شهری است مشهور به شهر سبز و کوه سیام در نواحی آن شهر است. (برهان) (آنندراج) :
تارخ او غیرت خورشید و رشک ماه شد
ماه گردون همچو ماه کش نهان در چاه شد.
ابوالخطیر.
و رجوع به ماه سیام و ماه مقنع شود
لغت نامه دهخدا
نام فرزانه ای فارسی بوده، (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
به معنی آبان ماه است که ماه دوم خزان باشد، و آن بودن آفتاب است در برج عقرب و در این ماه بادهای بی منفعت بسیار وزد. مه آب. (برهان). به معنی آبان ماه است. (انجمن آرا) (آنندراج) ، ماه پنجم یا یازدهم سالماه خاص یهودی و سریانی. (حاشیۀ برهان چ معین) :
مفخر خاقانی است مدح تو تا در جهان
صبح برد آب ماه میوه پزد ماه آب.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
آش ماش:
من بگویم شکر، چه خوردی ابا
او بگوید شربتی یا ماش با،
مولوی
لغت نامه دهخدا
(یِ رَ / رِ)
هر دوا که برای کشتن موش به کار رود. داروی کشندۀ موش. مرگ موش. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مَ نِ فَ)
این کلمه در بیتی از شاهنامۀ فردوسی چ بروخیم و بعضی از نسخ ولف آمده و در فهرست ولف به تقریب چنین معنی شده: ’ظاهراً به معنی متکبر و مغرور’ ولی در شاهنامۀ چ دبیرسیاقی ج 5 ص 2365 ’ارمنی فش’ و در چ روسیه ج 9 ص 73 ’منی فش’آمده است:
ز دست یکی بدکنش بنده ای
پلید و منش فش پرستنده ای.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2738)
لغت نامه دهخدا
مانند ماه، بسیار زیبا: ای بسا از نازنینان خارکش بر امید گل عذار ماه وش. (مثنوی. نیک. 31: 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماش با
تصویر ماش با
آش ماش
فرهنگ لغت هوشیار
آش ماش
فرهنگ گویش مازندرانی
آش او
فرهنگ گویش مازندرانی